ماه من
سلام ماه من....
دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ اسمان
اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود...
گفتم بیام سراغ خودت
احوال مهتابیت چطور است......
ادامه مطلب
سلام ماه من....
دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ اسمان
اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود...
گفتم بیام سراغ خودت
احوال مهتابیت چطور است......
من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم
گر نیای بی تو میمیرم به خدا چه کنم
در هوای غم عشق تو ز خود بیخبرم
من که از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم....
درد یک پنجره و پنجره ها میفهمند
معنی کور شدن را گره ها میفهمند
سخت است بالا بروی ساده بیای پایین
قصه تلخ مرا سرسره ها میفهمند
یک نگاهت به من اموخت که درحرف زدن
چشم ها بیشتر حنجره ها میفهمند ....
لمس کن کلماتی را که برایت مینویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست...
لمس کن نوشته های را که لمس ناشدنیستو عریان...
که از قلبم به قلم و کاغذ میچکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار...
لمس کن لحظه هایم را
توکه میدانی من چگونه عاشقت هستم
لمس کن این با تو بودن را
لــــــــــــمس کن...
همیشه عاشقت میمانم
ای بهترین بهانه ام
کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی با تو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دست های تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود...
چیزی در کلامم نیست...
جز دوستت دارم های که وازه نیستند
در پی دم بازدم حیاتم را رقم می زنند
شبی پر کن از بوسه ها ساغرم
به نرمی بیا همچو جان در برم
تنم را بسوزان در اغوش خویش
که فردا نیابند خاکسترم....
*
*
*
یکی در ارزوی دیدن توست
یکی در حسرت بوسیدن توست
ولی من ساده و بیادعا ام
تمام هستی ام خندیدن توست
نازنین بدون تو دنیا رو باور ندارم
با تو از رمز طلسم قصه ها سر در میارم
لحظه سقوط من دست تو مث معجزه اس
شب میترسه از خودش وقتی میگم
دوستــــــــــــــت دارم
روزم سپری شد به امیدی که شب اید
شب امد و دیدم به دلم تاب و تب امد
ای دوست دعا کن من بیچاره مبادا
در حــــــــــــــسرت دیدار تو جانم به لب اید
هر انچه میرود بگذار برود....
چیزی را که الوده به التماس باشد نمیخواهم
حتی زنــــــــــــــدگی...